با وجود این به نظر میرسد نوع جدیدی از درمان با عنوان هنردرمانی نیز به این فهرست بلندبالا اضافه شده است. برای نمونه همانطور که در تصویری که ابوالقاسم محمودی برای ما ارسال کرده ملاحظه میکنید برخی مسئولان بیمارستانها از چیدمانهای هنری در اتاق بیمار استفاده میکنند که وی به سرعت درمان شده و مرخص شود.
با اینکه به تلاش تمام مسئولان هنرمند ارج مینهیم فقط جای مطرح کردن یک سؤال باقی است و آن هم اینکه از میان این همه سبک هنری چرا سبک «آمادهها» را برای درمان بیماران انتخاب کردهاند. توضیح این نکته ضروری است که سبک آمادهها در هنر، به سبکی اطلاق میشود که در آن هنرمند با اشیای معمولی مانند لگن حمام، گوشتکوب، قابلمه و غیره یک چیدمان هنری خلق میکند.
اگر در هنرمند بودن مسئولان چنین بیمارستانهایی که تعدادشان اندک هم نیست، شک و شبههای دارید میتوانید به کتابهای تاریخ هنر مراجعه و فصل «آمادهها» را مطالعه کنید.
سرویس پرسود
با اینکه یکی از صنفهای پیشرو در فرهنگ صحیح کسب و کار و برخورد صحیح با خریدار فروشندههای سوپرمارکتها هستند اما در هر صنفی تخلف نیز مشاهده میشود. برای نمونه سرویس رایگان معدودی از شاغلان این صنف به منبع سود بیشتر تبدیل شده است به طوری که اجناسی که بهقول معروف آفتاب لب بوم هستند و تاریخ مصرفشان روزهای آخر که چه عرض کنیم ساعات آخر خود را طی میکند وارد سبد سرویس رایگان شده و راهی منزل و محل کار خریداران میشود. به همین خاطر بهتر است هنگام سفارش کالا در مورد نوع دقیق جنس و تاریخ مصرف آن، به فروشنده تاکید شود.
سلماچینو
یادمان باشد از این پس به جای واژه نامانوس «سلمانی» بگوییم «سلماچینو»! واژه جدید از ترکیب سلمانی و کاپوچینو این نکته را یادآوری میکند که سلمانیهای جدید به جای چای دارچینهای قدیم، کاپوچینو برای مشتری سرو میکنند.
با وجود این بخش تراژیک قضیه از آنجایی آغاز میشود که مشتری با دیدن صورتحسابهای آنچنانی مو به تنش راست میشود. البته چنانچه موهای سر مشتری هم توسط استاد سلمانی سیخ سیخی شود قیمت به مراتب گرانتر تمام میشود. بر این نکته آخر نوجوانان و جوانان میتوانند صحه بگذارند.
البته باید از تمام آرایشگاههایی که همچنان با همان نرخ مصوب اتحادیه مشغول بهکار هستند نیز تشکر کرد. بهنظر میرسد اتحادیه این صنف باید بیشتر روی نرخ اصلاح آرایشگاهها نظارت داشته باشد تا برخی شاغلان این صنف گمان نکنند ریش و قیچی فقط در دست آنهاست.
کوه یخی در پیادهرو
برخی فروشندههای بستنی تصور میکنند فقط بار کج است که به منزل نمیرسد؛ بههمین دلیل بستنیهای بلند و کج و معوجی تحویل مشتری میدهند که مانند برج ایفل بلند اما مانند برج پیزا کج است و بنابراین در دست کودکان که سهل است در دست بزرگترها نیز چند قدم بیشتر دوام نمیآورد.
فاجعه آب شدن این کوههای کوچک یخی هنگامی سر و صدا میکند که یک رهگذر از همهجا بیخبر روی بقایای آن لیز خورده و سر و صدایش بخش ارتوپدی بیمارستان را فرا میگیرد. مغازهدارهای اطراف این فروشندهها نیز دل خوشی از آنها و مشتریهاشان ندارند.
به همین خاطر به وسیله تابلویی که روی درها نصب شده ورود افراد بستنی بهدست را قدغن کردهاند. البته قیمت این بستنیها نیز برای رژیم لاغری جیبها حسابی جواب میدهد.